درخواست وحدت رویه از هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع قابلیت تجدیدنظر رأی هیأت عالی انتظامی نظام پزشکی در دادگاه تجدیدنظر استان محل وقوع تخلف
همان طور که در مقالههای قبل اشاره کردیم: چون شعب سی و نهم و بیست و سوم دادگاههای تجدیدنظر استان تهران با لحاظ عبارات «تجدیدنظر استان» و تجدیدنظر دادگستری استان مربوط» در آخر تبصره و آییننامه رسیدگی به دادسراها و هیأت انتظامی سازمان پزشکی، استنباط (درک) مختلف از مقررات نظام پزشکی آرای متفاوت صادر کردهاند و شعبه سی و نهم علیرغم وقوع تخلف در خارج از حوزه قضایی استان تهران خود را برای رسیدگی به اعتراض دریافتی نسبت به رأی هیأت عالی نظارت صالح دانسته است، ولی شعبه بیست و دوم این دادگاه در مورد مشابه به شایستگی دادگاه تجدیدنظر استان محل وقوع تخلف قرار عدم صلاحیت صادر کرده است، بنابراین بر اساس ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری و برای جلوگیری از صدور آرای متفاوت تقاضا دارد موضوع مورد اختلاف در جلسه هیأت عمومی بررسی و نسبت به آن تصمیمگیری شود. (معاون قضایی دیوان عالی کشور)
نظریه نماینده دادستان کل کشور
موضوع درخواست وحدت رویه از هیأت عمومی دیوان عالی کشور به شرح زیر میباشد:
1- در اجرای تبصره ماده ۴۰ قانون نظام پزشکی، شعبه ۳۹ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به اعتراض خانم دکتر... نسبت به رأی صادره از هیأت عالی انتظامی سازمان نظام پزشکی که محل وقوع تخلف شهرکرد بوده رسیدگی کرده و رأی صادره را عیناً ابرام (تأیید) نموده است.
2- شعبه ۲۳ دادگاه تجدیدنظر استان تهران در مورد مشابه، با این استدلال که منظور از «دادگاه تجدیدنظر»، در تبصره ماده ۴۰ قانون نظام پزشکی، دادگاه تجدیدنظر محل وقوع تخلف میباشد، قرار عدم صلاحیت به شایستگی رسیدگی موضوع در دادگاههای تجدیدنظر استان مازندران را صادر نموده است.
همان طور که ملاحظه میشود، شعب ۳۹ و ۲۳ دادگاههای تجدیدنظر استان تهران از عبارت «دادگاه تجدیدنظر استان» نوشته شده در تبصره ماده ۴۰ قانون نظام پزشکی، استنباط و درک متفاوتی دارند.
خمس (یکپنجم) جهیزیه
آیا جهیزیه دختر خمس دارد؟
در پاسخ به این سؤال به بیان فتوای چند تن از مراجع تقلید میپردازیم:
امام خمینی (ره)
اگر انسان نتواند یک جا جهیزیه دختر را تهیه نماید و مجبور باشد که هر سال مقداری از آن را تهیه کند یا در شهری باشد که معمولاً هر سال مقداری از جهیزیه دختر را تهیه میکنند به طوری که تهیه نکردن آن عیب است، چنانچه در بین سال از منافع آن سال جهیزیه بخرد، خمس ندارد. ولی اگر پول کنار بگذارد خمس دارد.
آیت الله بحجت (ره)
تهیه جهیزیه در سالهایی که دختر در معرض شوهر نمودن است، خمس (یکپنجم) ندارد.
اگر پولی را برای تهیه جهیزیه پسانداز نماید در صورتی که با آن پول در یک مرتبه نمیشود تمام آن را خرید و در مدت کمی مثلاً دو یا سه سال میتواند آن چیز را بخرد و عرفاً میگویند محتاج به آن چیز است، خمس ندارد.
آیت الله خامنهای
اگر به علت عدم توانایی مالی از تهیه یک باره آن هنگام نیاز، ناگزیر به تهیه تدریجی و نگهداری آن برای زمان احتیاج باشید و مقدار آن هم به اندازه شأن عرفی شما باشد، که در این صورت جزء موونه (لوازم زندگی) محسوب میشود و خمس ندارد.
اگر پول جهیزیه را کنار میگذارند باید سر سال، خمس آن پرداخت شود، مگر آنکه بخواهند در آینده نزدیک صرف خرید لوازم ضروری ازدواج نمایند و با پرداخت خمس (یکپنجم) آن نتوانند باقیمانده لوازم مورد نیاز را تهیه نمایند.
آیت الله شبیری زنجانی
کسی که برای تأمین مخارج زندگی در سالهای آینده همچون جهیزیه دختر یا خرید منزل، لازم است پولی یا جنسی را کنار بگذارد و بدون این کار نتواند در سالهای آینده مخارج خود را تأمین نماید، پول یا جنسی را که کنار میگذارد خمس (یکپنجم) ندارد.
آیا به وسایلی که به عنوان جهیزیه به عروس و داماد هدیه میکنند در صورت عدم استفاده، خمس تعلق میگیرد؟
مقام معظم رهبری در پاسخ به این سؤال میفرماید: در فرض سؤال خمس تعلق نمیگیرد.
آیت الله مکارم شیرازی: آنچه معمولاً مورد نیاز است خمس ندارد هر چند استفاده نشده باشد. اما هرگاه واقعاً مقدارى از آن زیادتر از نیاز باشد بنابر بر احتیاط واجب خمس دارد.
آیت الله سیستانی: خمس آن واجب است مگر اینکه نبود آن مقدار که مورد استفاده واقع نشده کسرشأن (اُفت داشتن) زن شمرده شود یا اینکه در معرض استفاده باشد مانند لوازم میهمانی در صورتی که تهیه آن هنگام نیاز برای او آسان نباشد.
آیت الله شبیری زنجانی: به موارد مذکور خمس تعلق میگیرد، مگر آنچه در شأن شما و در معرض استفاده بوده، هر چند اتفاقاً از آن استفاده نشود و نتوان آن را در زمان نیاز بدون مشقت و سختی از راه دیگری تهیه نماید. http://kiandad.com/%d9%88%da%a9%db%8c%d9%84-%d8%b7%d9%84%d8%a7%d9%82/
جهیزیه چیست؟
جهیزیه، به مجموعه وسایل و اشیائی که از سوی خانواده دختر به عروس به هنگام عزیمت (رفتن) به منزل شوهر تسلیم میگردد گفته میشود.
جهیزیه، مالی است که دختر (زن) بنا به عرف و رسومات جامعه و خانواده، در زمان ازدواج با خود به منزل شوهر میبرد که علاوه بر استفاده خود به شوهر نیز اجازه انتفاع و استفاده کردن از آن را میدهد.
جهیزیه جزء اموال زوجه (زن) بوده و میتواند هر گونه دخل و تصرفی در آن نماید و حتی میتواند زوج (مرد) را از دسترسی به آن منع کرده و از وی درخواست تهیه اثاثیه و وسایل منزل نماید و جهیزیه خویش را نیز در جایی محفوظ دارد، لذا شوهر مالک آن محسوب نمیشود، یعنی آن را بفروشد یا جهیزیه خود را به مکان دیگر مانند منزل خانواده خود انتقال دهد و یا آنها را تبدیل به احسن کند (عوض کردن چیزی با چیز بهتر) و حتى مىتواند بدون اجازه همسرش آنها را به دیگران ببخشد که البته این یک حق قانونى است.
همچنین بر اساس قانون مدنى و رسومات موجود و موازین شرعى تأمین معاش (زندگی) و کلیهی لوازم مربوط به زندگى با مرد است اما زن هم به نشانهی صمیمیت و علاقه به زندگى مشترک، دوست دارد با همسر آیندهی خویش همراهى کند و او را در تشکیل یک زندگى مشترک یارى کند. از طرف دیگر بعضى از حقوقدانان معتقدند که اختصاص دادن جهیزیه به دختر از سوى پدر و خانواده او در واقع به نوعى تعدیل (برابرسازی) قانون مربوط به ارث محسوب مىشود.
ممکن است پس از ازدواج بین زن و شوهر بر سر مالکیت اموال موجود اختلاف به وجود بیاید، چرا که با مخلوط شدن اموال زن و شوهر، تفکیک آنها کمی سخت میشود. در مورد املاک و اموال ثبتی و نیز اموال دارای مدرک کتبی، مشکل خاصی وجود ندارد، ولی در مورد اموال منقول (اموالی که قابل جابجایی باشند مانند ماشین) و اثاثی که سند رسمی یا عادی ندارد کار دشوار میشود برخلاف جهیزیه، وسایل شخصی زوجه (زن) با وجود تعلق آن به وی به مانند جهیزیه، استفاده از آن، نوعاً توسط شخص وی صورت گرفته و او، همسر خویش را مجاز به استفاده از آن ندانسته و نمیداند. این وسایل، برخلاف جهیزیه که مورد استفاده مشترک در منزل شوهر قرار میگیرد، به تنهایی از سوی وی استفاده میشود.
جعل، یکی از رایجترین راههای کلاهبرداری است:
یکی از رایجترین روشها برای عملی شدن کلاهبرداری، جعل و استفاده از سند مجعول و غیرواقعی میباشد. در واقع، مجرم از طریق جعل سند و به دنبال آن استفاده از سند مجعول و غیرواقعی، دیگران را فریب میدهد و از این طریق دست به کلاهبرداری میزند.
تحقق جرم کلاهبرداری مشروط به این نیست که حتماً جعلی اتفاق بیفتد و اشخاصی که مرتکب جرم کلاهبرداری میشوند، با هر رفتاری میتوانند آن را انجام دهند. به طور مثال اگر فردی با انجام عملیات متقلبانه، دیگری را فریب دهد که خانهی او روی گسل قرار دارد و بر اثر زلزله ویران خواهد شد و از این طریق موفق به خرید آن خانه به قیمتی ارزانتر از قیمت واقعی شود، در این صورت مرتکب جرم کلاهبرداری شده است، بدون آن که جعلی انجام شده باشد.
راهکارهای کاهش جعل در نوشته
جعل به روشهای مختلفی انجام میشود. یکی از رایجترین روشها، «الحاق» یعنی اضافه شدن عدد، حرف، کلمه یا سطری به سند میباشد. رعایت نکات زیر میتواند امکان الحاق در اسناد را کاهش دهد:
۱- بین آخرین سطر سند با امضا، مهر یا اثر انگشت فاصله نگذارید و این علامتها را بدون هیچ فاصلهای بعد از آخرین سطر سند یا نوشته درج (ثبت) نمایید.
۲- ابتدا و انتهای جملات را با علامتهای مخصوص مانند نقطه یا خطوط کج کاملاً ببندید.
۳- نگذارید فاصلهی غیرضروری بین متن اصلی و حاشیههای کاغذ باقی بماند.
۴- سعی کنید متن را بدون خطخوردگی تنظیم کنید و اگر ضرورتاً خطخوردگی ایجاد شد، در پایین سند محل خطخوردگی را با ذکر شماره سطر و کلمات قبل و بعد آن مشخص کنید.
۵- مقدمه، متن اصلی، پایان و نتیجهگیری متن سند را به صورت کاملاً واضح، روشن و بدون ابهام تنظیم نمایید.
۶- اگر سندی ضمیمهی (پیوست) سند اصلی شده است، مشخصات کامل آن را در متن سند اصلی قید نمایید.
۷- چنانچه سند در چند برگه تنظیم شده است، زیر همهی برگهها را امضا کنید.
۸- با استفاده از فتوکپی، از سند اصلی نسخهی اضافی تهیه کنید تا نزد افراد ذینفع بماند.
۹- تشخیص الحاق و تغییر در نوشتههایی که با قلم و جوهر یا قلم خودنویس تنظیم شده باشد، بسیار راحتتر از اسنادی است که با خودکار تنظیم میشود. همچنین اگر این نوشتهها با کمک مواد شیمیایی محو شده و از بین رفته باشد، ظهور آنها راحتتر از نوشتههایی خواهد بود که با خودکار تنظیم شده است. به همین دلیل بهتر است اسناد بسیار مهم خود را با قلم و جوهر یا قلم خودنویس تنظیم نمایید.
تفاوتهای جرم جعل و کلاهبرداری
1- برای تحقق جرم جعل همین اندازه که در شکل یا محوای سند تغییر متقلبانهای ایجاد شود، کافی است و نیازی نیست، حتماً از آن سند استفاده شده باشد، اما برای تحقق جرم کلاهبرداری لازم است که حتماً ضرری از سوی کلاهبردار به طرف مقابل برسد و خود کلاهبردار یا شخص مورد نظر وی، منتفع شوند و سود ببرند. 2- جزم جعل منحصراً در اسناد و نوشتههای مکتوب انجام میشود، ولی برای اینکه جرم کلاهبرداری تحقق یابد، ضرورتی وجود ندارد که از سند استفاده شود. در واقع جرم کلاهبرداری از طریق هر رفتاری و با استفاده از هر ابزار متقلبانهای میتواند انجام شود.
3- آنچه جرم کلاهبرداری را از سایر جرائم متمایز و مجزا میسازد، آن است که در اکثر این جرائم افراد بدون اینکه رضایت یا آگاهی داشته باشند، مورد جرم واقع میشوند و اشخاص مجرم به جان و مال آنها آسیب میزنند، اما در کلاهبرداری مجرم به شیوهای عمل مینماید که مالک مال فریب میخورد و سپس خودش با رضایت، مال خود را در اختیار مجرم قرار میدهد. البته تحقق این امر نیاز به صحنهسازی و بکارگیری شگرد متقلبانه توسط مجرم دارد. به همین دلیل کلاهبرداران بر خلاف بسیاری از مجرمان (مانند سارقان) معمولاً از هوش و ذکاوت بالاتری برخوردارند و از این استعداد ذاتی برای قربانی کردن بزهدیدگان (قربانی، زیاندیده) استفاده میکنند.
4- جرم جعل و کلاهبرداری از نظر مجازات هم با یکدیگر متفاوت هستند.
به طوری که مجازات جرم جعل و استفاده از سند مجعول (غیرواقعی)، بر اساس مواد ۵۲۴ الی ۵۴۲ قانون مجازات اسلامی حسب مورد حبس و جزای نقدی یا هر دو مورد با هم میباشد.
مجازات کلاهبرداری عادی یک تا هفت سال حبس و پرداخت جزای نقدی معادل مال برده شده است. و مجازات جرم کلاهبرداری مشدد، دو تا ده سال حبس و پرداخت جزای نقدی معادل مال برده شده و نیز انفصال و برکناری دائم از خدمات دولتی خواهد بود.